سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به یقین بدانید که خدا بنده‏اش را هر چند چاره‏اندیشى‏اش نیرومند بود و جستجویش به نهایت و قوى در ترفند بیش از آنچه در ذکر حکیم براى او نگاشته مقرر نداشته ، و بنده ناتوان و اندک حیله را منع نفرماید که در پى آنچه او را مقرر است برآید ، و آن که این داند و کار بر وفق آن راند ، از همه مردم آسوده‏تر بود و سود بیشتر برد ، و آن که آن را واگذارد و بدان یقین نیارد دل مشغولى‏اش بسیار است و بیشتر از همه زیانبار ، و بسا نعمت خوار که به نعمت فریب خورد و سرانجام گرفتار گردد ، و بسا مبتلا که خدایش بیازماید تا بدو نعمتى عطا فرماید . پس اى سود خواهنده سپاس افزون کن و شتاب کمتر ، و بیش از آنچه تو را روزى است انتظار مبر [نهج البلاغه]
 
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 15

 

 

 

 

اشک رازیست

 لبخند رازیست

 عشق رازیست

اشک آن شب لبخند عشقم بود

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی صدا نیستم که بشنوی

یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی چنان که بدانی...

من درد مشترکم مرا فریاد کن

...درخت با جنگل سخن می گوید

علف با صحرا ستاره با کهکشان

و من با تو سخن می گویم

نامت را به من بگو

 دستت را به من بده

حرفت را به من بگو

قلبت را به من بده

من ریشه های ترا دریافته ام

با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

و دست هایت با دستان من آشناست

در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

زیرا که مردگان این سال عاشق ترین زندگان بودند

دستت را به من بده

دست های تو با من آشناست ای دیر یافته با تو سخن می گویم

بسان ابر که با توفان

بسان علف با صحرا

بسان باران که با دریا

بسان پرنده که با بهار

بسان درخت که با جنگل سخن می گوید

زیرا که من ریشه های تو را دریافته ام

زیرا که صدای من با صدای تو آشناست


 نوشته شده توسط گلبرگ متقی در دوشنبه 89/4/28 و ساعت 5:40 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 9
مجموع بازدیدها: 53607
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو